Page 105 - تاریخ، فرهنگ و هنر استان کرمانشاه
P. 105
بررسیتأثیرثبتجهانیاورامانات برتوسعهاکوتوریسم درروستاهای...
منجر شود .اکوتوریسم از دو واژه اکولوژی و توریسم مشتق شده است :اکولوژی بنا به تعریف
جانور‌شناس معروف آلمانی ارنست هاکل« 1به مجموعه دانش مرتبط با طبیعت ،یعنی بررسی
کلیه روابط بین جانوران با محیط ارگانیک و غی رارگانیک آنها گفته می‌شود که این رابطه
ممکن است دوستانه یا خصمانه باشد و ب هطور مستقیم یا غیرمستقیم صورت بگیرد؛ توریسم
هم به نقل از سازمان جهانی جهان‌گردی پدیده‌ای اجتماعی ،فرهنگی و تجاری است که
مستلزم جابجایی مردم به مکانی غیر از محل سکونت و کار خود است» (مختاری.)21 :1392 ،
اکوتوریسم ،بو مگردشگری ،طبیعت‌گردی؛ گونه‌ای از گردشگری است که در‌آن گردشگران
برای دیدار از مناطق طبیعی نامسکون و دس تنخوردة جهان سفر می‌کنند و به تماشای گیاهان،
پرندگان ،ماه یها و دیگر جانوران م یپردازند .البته در اکوتوریسم صرف ًا دیدار مطرح نیست
بلکه آموزش محیط‌زیست و نف عرسانی به جوامع محلی و غیره ،ضروری و واجب است.
به این‌گونه از گردشگران که به دیدار از بو مسامانه و طبیعت زنده م یپردازند ،اکوتوریست
یا بوم‌گردشگر اطلاق می‌شود .بسیاری از کشورها بخش هنگفتی از درآمد خود را از
بو مگردشگران خارجی تأمین می‌کنند .فرهنگستان زبان و ادب‌فارسی در سال‌های اخیر واژة
طبیعت‌گردی را ب هجای اکوتوریسم پیشنهاد داده‌است که با توجه به ظهور زمین‌گردشگری
در چند دهة اخیر ،این معاد لسازی صحیح نخواهد بود و بهتر است اکوتوریسم را معادل
بو مگردشگری نامید» (نکوی یصدری.)50 :1385 ،
بر‌اساس نظریة کنش متقابل نمادین ،کنش اجتماعی به کنشی می‌گویند که فرد در ذهنش
با دیگران ارتباط برقرار م یکند .ب هعبارت دیگر در اجرای یک کنش ،انسا نها به‌طور
خودانگیخته تأثی رآن را بر دیگران آزمایش می‌کنند .اگرچه اغلب بدون توجه به ذهن ای نکار
صورت می‌گیر د -همانند رفتارهای از روی عادت -اما در فرآیند متقابل اجتماعی ،انسان معانی
را به‌طور نمادین با یکدیگر رد و بدل م یسازد و دیگران این نما دها را تفسیر و پاسخ خود
را بر مبنای همان تفسیر بیان م یکنند .ب هعبارت دیگر در کنش متقابل اجتماعی کنشگران و
انسا نها از یکدیگر تأثیر م یپذیرند (ریتز.)335 :1386 ،
پریس در این زمینه می‌گوید:
«رویکرد من به موضوع کنش ،نظامی از روابط است که در آن تماس فرهنگی
رخ می‌دهد و کنشگر تحت سیطره فرهنگ متقابل با دیگران کنش را شکل
1. Ernest Haeckel
103
