Page 7 - فصل دوم-مراکز فرهنگی/ استان کردستان
P. 7

‫‪/ 7‬استان کردستان‬

‫کردستان‪ ،‬در تاریخ ششم آذرماه سال ‪ ۱۲9۴‬در این استان آغازبهکار کرده است‪ ،‬چاپخانهای که از فرجام آن جز گفتوگوی‬
                                                             ‫صوتی آیتالله مردوخ‪ ،‬هیچ سندی در دست نیست‪.‬‬

‫ناصر توانا روزنامهنگار سنندجی در یادداشتی که ‪ ۲۷‬فروردینماه سال ‪ ۱۳۲۴‬در نشریة نامة هفتگی کوهستان در تهران‬
‫منتشر کرد‪ ،‬از رنجهای میرزا غلامعلی هوشمند کرمانشاهی در زمینة ورود دستگاه چاپ روایت کرده است‪ .‬او کسی است‬
‫که در سالهای ‪ ۱۳۰۸‬دو دستگاه ماشین چاپ به سنندج آورد و ناصر توانا روایت آن را چنین آورده است‪« :‬اولین کسی‬
‫که به فکر افتاد برای دفاع از حق مردم کرد و کردستان و روشن کردن پارهای حقایق که مأمورین مادهپرست پیش آورده‬
‫و سوءتفاهمی ایجاد کرده بودند قدمی بردارد‪ ،‬آقای میرزا غلامعلی هوشمند کرمانشاهی بود ‪ ...‬ایشان برای اولینبار هستی‬
‫خود را وقف خرید دو دستگاه ماشین چاپ و مقداری حروف و یک ماشین کلیشه نمود‪ .‬او به کردستان آمد و با یک روح‬
‫زنده و پشتکار بینظیری مطبعه تأسیس و مبالغی متضرر و برای هدایت و تنویر افکار و تشویق عدهای از ارباب فکر و‬
‫جلبتوجه آنان به مطبعه و مطبوعات مقداری کاغذ و پاکت مبادرت و عمارتی اجاره نمود و سازمانی تشکیل داد و در‬
‫فرجام این کار به روایت غلامعلی کرمانشاهی‪ ،‬بههرحال اشخاصی را به نام طلبکار برانگیخته و سد محکمی در مقابل امور‬
‫مالی روزنامه ایجاد و دکان ما را بهزودی تخته کردند؛ و با تحمل خسارتی که در ‪ ۱۵‬سال قبل ‪ -‬منظور سال ‪ ۱۳۰۸‬است ‪-‬‬
‫بالغبر هشتاد هزار ریال میشد هوشمند را متوقف و مجبور به فروش مطبعة خود به نصف قیمت کردند» (کرمانشاهی‪:۱۳۲۴ ،‬‬
‫‪ .)۴-۵‬این روایت برای ما روشن میکند که چاپخانه در سنندج از دهة اول سدة ‪ ۱۳۰۰‬شمسی وجود داشته و روایت است‪،‬‬
‫سنندجیهایی که در چاپخانة هوشمند کارگری میکردند‪ ،‬ماشینهای چاپ را خریداری کردند و کار او را در صنعت چاپ‪،‬‬

                                                                                               ‫ادامه دادند‪.‬‬
‫بُرهان ایازی مؤلف کتا ِب آیینه سنندج نیز روایتی دیگر از چاپخانة غلامعلی هوشمند کرمانشاهی دارد‪ .‬در سال ‪ ،۱۳۰۸‬اولین‬
‫دستگاه چاپ را آقای غلامعلی هوشمند کرمانشاهی وارد سنندج کرد که بهعلت بیاطلاعی مردم از آگهیهای ترحیم و حصر‬
‫وراثت و چاپ رساله و اعلامیه و ‪ ...‬چاپخانه راکد ماند و مراجعهکنندهای نداشت‪ .‬با تأسیس ادارات دولتی در زمان آغاز سلطنت‬
‫رضاشاه اغلب ادارات برای چاپ کاغذهای مارکدار‪ ،‬دفتر اندیکاتور‪ ،‬محاسبات و ثبت و ضبط نامههای سفارشی به این چاپخانة‬
‫تازهکار مراجعه میکردند که بدیهی است درآمد چاپخانه برای آقای غلامعلی هوشمند کرمانشاهی کافی نبود و ناگزیر درصدد‬
‫فروش آن برآمد و مرحوم بابان ملقب به مجربالملک و پدر سیفالدین بابان‪ ،‬چاپخانه را از آقای غلامعلی هوشمند خریداری‬
‫کرد‪ .‬از آغاز کار چاپخانه‪ ،‬آقایان هوشنگ بهرامی و ایرج بهرامی فرزندان مرحوم احمد علاقهبند بهرامی در این چاپخانه به شغل‬
‫حروفچینی و کارمندی مشغول بودند‪ .‬مرحوم محمد بابان (مجربالملک) که خود از اعیان سنندج بود‪ ،‬کارهای چاپخانه را بر‬
‫عهدة ایشان گذاشت و سرانجام در سال ‪ ،۱۳۱۴‬چاپخانه مستقیم ًا به آقایان بهرامی واگذار شد‪ .‬چاپخانة بهرامی تا سال ‪۱۳۲۸‬‬

                                             ‫مرتب مشغول کار و یگانه چاپخانه سنندج بود (ایازی‪.)۷9۷-۷96 :۱۳۷۱ ،‬‬
‫ایرج مشعوف که بازنشسته و پیشکسوت ادارة کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان است‪ ،‬در پژوهشی مربوط به پیشینة‬
‫مطبوعات محلی استان کردستان (‪ )۱۳۵۷-۱۲۸۲‬آورده است‪« :‬مرحوم عبدالحسین منیعی‪ ،‬وکیل پایه یک دادگستری از اهالی‬
‫کرمانشاه و ساکن سنندج‪ ،‬اولین شمارة هفتهنامة ندای غرب را در آذرماه ‪ ۱۳۲۸‬چاپ و منتشر نموده است و برای این امر‪،‬‬
‫یک دستگاه ماشین چاپ دستی بههمراه کارگر متخصص از کرمانشاه به سنندج آورد تا باتوجهبه کمبود دستگاه چاپ در‬

                                                    ‫سنندج‪ ،‬مشکلی در این کار نداشته باشد» (مشعوف‪.)۵۵ :۱۳۷6 ،‬‬
   2   3   4   5   6   7   8   9   10   11   12