Page 2 - فصل اول-تعلیم و تربیت و مراکز علمی/ استان کردستان
P. 2
تعلیموتربیت و مراکز علمی2/
بهطورکلی ،تعلیموتربیت به شیوة سنتی ،سه ویژگی اصلی دارد:
.1برخورداری از محتوای دینی؛
.2اجباری و همگانی؛
.3نبود طرح و برنامة مدوّن ازسوی دولت مرکزی برای تأسیس مراکز علمی.
بدون شک تأسیس مدرسه در چنین فضایی ،منوط به دو شرط است؛ نخست ،حمایت حاکمان ،صاحبمنصبان و یا
اشراف محلی و دیگری ،وجود معلمانی که توانایی تدریس در این مدارس را داشته باشند .بیشتر این معلمها از روحانیون
بودند و به همین دلیل ،مدارس دینی کردستان تنها در شهرها و روستاهایی با این ویژگیها وجود داشت.
مسجد نخستین جایگاه دانش در اوایل عصر اسلامی است .در این مکان مسلمانان اصول دین و مقدمات اسلام را فرامیگرفتند.
در حقیقت مساجد ،نخستین و مهمترین پایگاههای تعلیم و تربیت سنتی بودند (حیرتسجادی ،1380 ،ج )10 :1 .و از مساجد در
برخی شهرها یا روستاها به دارالعلم یاد میشود .شهر سنندج نیز بهواسطة مسجد دارالإحسان (مسجد جامع فعلی) و وجود مساجد
دیگری از این نوع ،به دارالعلم مشهور است .افزونبر کارکرد دینی و عبادی ،نخستین گامهای آموزش در مساجد پدیدار شد.
بیشتر اساتید ،دستیارانی با عنوان معید داشتند که به استادان در تدریس کمک میکردند و بهطور معمول از شاگردان برجستة
استاد بودند که به افتخار دستیاری میرسیدند .همزمان با افزایش جمعیت و ظهور نیازهای جدید ،لزوم آموزش از دورة خُردسالی
احساس میشد که در این بین مساجد دیگر توان پاسخگویی به نیازهای آموزشی آنها را نداشتند (جاناحمدی.)167-140 :1391 ،
بدینترتیب ،آموزشگاههای ُسنتی از مساجد خارج شد و به مکانهای دیگری تحت عنوان مکتب و ُک ّتاب انتقال یافت.
البته همزمان با تشکیل مکتبها ،همچنان در مساجد نیز علوم اسلامی آموزش داده میشد؛ با این تفاوت که در سطوح بالاتر و
بهنوعی بهمنزلة تعلیم در مدارس عالی صورت میگرفت .در کنار مساجد بهعنوان مدارس عالی ،مکانهای دیگری به نام کتاتیب1
نیز برای آموزش کودکان وجود داشت (حیرتسجادی ،1380 ،ج.)13 :1 .
در گذشته ،کودکان سنندجی برای کسب علم و دانش به مکتبخانهها میرفتند .مکتبها مکانهایی بدون تک ّلف و
تشریفات بودند ،که در محلهها ،حجرة مساجد یا دکانهایی در بازار قرار داشتند .لوازم کودکان در این مکتبخانهها شامل
یک تش ِک کودکانة چهارگوشِ کوچک ،یک زیرانداز بههمان اندازه و یک صندوقچة تختهای به نام مجری بود .همچنین
کودکان ،قرآن مجید ،کلیات سعدی ،قلمِ نی ،دوات ،مرکب و لیقه و کاغذ را بهعنوان وسایل کار بههمراه داشتند .شاگردان
مکتبخانههای قدیم ،پس از آشنایی با حروف الفبا کمکم به آموختن جزءهای قرآن میپرداختند .بیشتر شاگردانِ
مکتبخانههای قدیم سنندج ،پسران بودند و شاید از هر هزار دختر سنندجی ،چهار یا پنج نفر امکان کسب سواد را داشتند.
دانشآموزان در جوانی با صرفونحو ،حکمت ،منطق ،فلسفه و ریاضیات آشنا میشدند و در محضر عالمان زمان خود
کسب دانش میکردند؛ بهطوریکه برای رسیدن به درجة اجتهاد ،ناگزیر به سفر میشدند .عراق ،موصل ،شام و مصر از
مهمترین کشورها برای کسب علم بود (ایازی.)577-575 :1371 ،
در مکتبخانههای قدیم معمول بود که یکی از شاگردان بزرگسال و زرنگ را بهعنوان مبصر انتخاب میکردند که به او
خلیفة مکتبخانه میگفتند و در غیاب استاد امور مکتبخانه را در دست میگرفت .نایب خلیفه ،معاون خلیفه و مرد شمارة
.1مفرد آن ُکتّاب ،بر وزن ُطلاب است .در این مکتب ،کودک خواندن و نوشتن ،مق ّدمات دین اسلام ،اصول حساب ،نحو و اشعار عربی میآموخت .در آنجا به حفظ
قرآن شریف به کودکان توجه میشد.