Page 2 - فصل سوم-گویش، ادبیات و ادبیات عامیانه/ استان کردستان
P. 2
گویش ،ادبیات و ادبیات عامیانه2/
است .در نیمة اول قرن بیستم میلادی ،توفیق وهبی نیز کتاب شرفنامه را مبنایی برای مطالعات خود قرار داد و نقشة جغرافیایی برای
گویشهای زبان کردی ترسیم کرد.
جمال نبَز نیز زبان کردی را بهصورت زیر به چهار شاخة اصلی تقسیم کرد و گویشهای هر شاخه را چنین نام برده است:
کرمانجی بالا (شمالی) :بوتانی ،جزیری ،هکاری ،بادینانی ،آشتیانی و بایزیدی (گویش جزیری بر بقیة گویشها غلبه
کرده و زبان ادبی این شاخه شده است).
کرمانجی وسط (میانی) :سلیمانی ،سنندجی ،کرکوکی ،گرمیانی ،سورانی ،مکری ،شارباژیری و پژدری (گویش سلیمانی،
زبان ادبی این دسته است و در کردستان ایران گویش مکری که به گویش سلیمانی بسیار نزدیک است ،لهجة ادبی
شده و بهعنوان زبان ادبی در شاخة کرمانجی جنوبی هم اثر کرده است).
کرمانجی پایین (جنوب) :فیلی ،کرمانشاهی ،لکی ،کلهری ،خانقینی و بعضی گویشها که لری محسوب میشوند.
گورانی -زازایی :گویشهای گورانی همانهایی هستند که در هورامان و در ناحیة زنگنه و ناحیة کاکهایها در کرکوک
به آن سخن گفته میشود و به زبان ماچو مشهور است .این گویش ،زمانی زبان رسمی امیرنشین اردلان و تا مدتی زبان
رسمی امیرنشین بابان نیز بوده است .اکنون گویندگان این زبان ،گویش سلیمانی را بهعنوان زبان ادبی پذیرفتهاند .در
نواحی بینگول و نواحی دیاربکر و در اورفه به گویشهای زازا سخن گفته میشود.
زازایی به گورانی بسیار نزدیک است به این دلیل هر دو جزء یک دسته محسوب میشوند؛ اما زازایی هیچوقت یک زبان
ادبی کردی نبوده است و چون گویندگان این گویش در میان کردهای شمال به سر میبرند ،بیشتر به گویش آنها سخن
میگویند و به زبان کردی شمالی نیز مینویسند (پرهیزی .)30 :1385 ،فؤاد محمد خورشید و کمال فؤاد نیز تقسیمبندی
جمال نبز را پذیرفتهاند (همان.)43 ،
باتوجهبه نظریات گوناگون در تقسیم زبان کردی و گویشهای آن به نظر میرسد تقسیمبندی ذیل مبنای علمیتری
نسبت به بقیه داشته باشد:
کرمانجی بالا :بایزیدی ،هکاری ،بوتانی ،شمدینانی ،بادینانی ،گویش غرب.
کرمانجی وسط :مکری ،سورانی ،سنندجی ،سلیمانی ،گرمیانی.
کرمانجی جنوب :لر اصل یا فیلی ،لکی ،کلهری ،خانقینی ،کرمانشاهی ،کلیایی ،پروندی.
گوران -زازا :گورانی اصل ،هورامی ،باجلانی ،زازا.
پس از انتشار دین اسلام در ایران و به تبعیت آن در کردستان ،الفبای عربی جایگزین الفبای رایج در ایران شد .تلاش
برای بنیاد نهادن الفبای کردی به ابتدای قرن بیستم میلادی بازمیگردد .در آغاز سدة بیستم بهصورت پراکنده در استانبول،
تفلیس و برخی اماکن دیگر تلاشهایی شد؛ امّا بهدلیل پراکندگیهای جغرافیایی ،عوامل سیاسی و حکومتی ،گویشهای
گوناگون و متفاوت زبان کردی و از همه مهمتر نبودن فرهنگستان زبان و ادب کردی ،همة این تلاشها عقیم ماند و هیچگاه
فراتر از منطقهای محدود پیش نرفت.