Page 7 - فصل سوم-گویش، ادبیات و ادبیات عامیانه/ استان کردستان
P. 7
/ 7استان کردستان
است .وی یکی از بزرگترین عالمان و دانشمندان ادبیات عرب ،نهتنها در ایران که در جهان عرب به شمار میرود .او که
در ادبیات عرب سرآمد بود ،شعر فارسی و عربی را نیز بهغایت خوب میسرود.
از ویژگیهای شعری بدیعالزمانی مهی سنندجی ،استفاده فراوان از واژهها و اصطلاحات عربی در شعر فارسی است .از
این نظر اشعار و منظومههای شاعر ،هر خوانندة آشنا با ادب فارسی را به یاد اشعار خاقانی و انوری و سنایی و ناصرخسرو
و دیگر استادان مسلم ادب فارسی میاندازد .بدیعالزمانی در اشعار فارسی خود هیچ پروایی از بهکاربردن واژههای غریب و
نامأنوس و کمکاربرد در شعر فارسی همچون إعشاء ،مغطی ،ابراء ،ایطاء ،اطرا و بسیاری دیگر ندارد .از این لحاظ به نظر
میرسد ،بدیعالزمانی سنندجی خود دارای سبکی ویژه در میان شاعران فارسیگوی سنندج بوده باشد .شاید او را از این منظر
بتوان با شاعر خراسانی و ادیب نیشابوری مقایسه کرد که او نیز چون مهی ،بهوفور از واژههای عربی کمکاربرد استفاده
میکرد .از دیگر ویژگیهای شعر او میتوان به تلمیحات و اشارات گوناگون به قرآن ،حدیث ،اساطیر و داستانهای
روایتشده از گذشتگان اشاره کرد .در میان شاعران کردزبان پس از مشروطیت شاعری در حد او یافت نمیشود که تا این
اندازه از ادبیات عرب در شعر فارسی استفاده کرده باشد (مقدمیفر .)156-70 :1394 ،از دیگر ویژگیهای شعر مهی ،بازتاب
احوالات درونی او در اشعار خویش است .برای مثال در یکی از شعرهایش با نام بخت سیه از بخت سیاه خود به گله و شکوه
پرداخته و مصائب روزگار که به او روی آورده ،آزارش میدهد .از این لحاظ برخی از اشعار او با قصاید ناصرخسرو قبادیانی
مقایسه میشود .مهی در زبان عربی نیز اشعار غرایی سروده است که با شعر استادان مسلم شعر عرب مقایسه میشود .ازجمله
قصیدة عربی او در مدح شیخ حبیبالل کاشتر با عنوان «نفسی تتوق الی دیار سنندج» ازنظر ادبی بسیار فاخر و بلیغ است .به
هر صورت ،وی یکی از ارکان شعر سنندج در دو زبان فارسی و عربی به شمار میآید.
از دیگر شاعرانی که میتوان او را صاحب سبک به شمار آورد ،گلشن کردستانی ( )1371-1309است .اشعار گلشن بیشتر در
مفاهیم عشق و شور و مستی سروده شده است .ازاینرو میتوان اشعار نوبهار او را آینة تمامنمای احوال درونی شاعر دانست که
بیشتر در شور و شیدایی سپری شده است.
شاعر صاحب سبک دیگر در سنندج ،مهیندخت معتمد وزیری ( )1392-1308است .او شاعری خوشقریحه و آشنا به
فنون شاعری و همچنین استاد دانشگاه بود که آثار پژوهشی و ترجمههایی از زبان عربی ،از خود بهجای نهاده است .تاکنون
دو مجموعه شعر از خانم معتمد وزیری به نامهای دریای اشک و گلهای آبیدر به چاپ رسیده است .نصرتالل کاسمی بر
هر دو مجموعه ،مقدمهای نوشته که افزونبر زندگینامه و برخی حوادث زندگی شاعر ،به بعضی از جوانب شعری و هنری
او نیز پرداخته است .بیشتر اشعار معتمد وزیری به زبان فارسی است و این بخش از اشعار او بسیار خوب درخشیده است.
اشعار او در قالبهای غزل ،قصیده ،قطعه ،مثنوی ،دوبیتی ،تضمین ،ترکیببند و رباعی سروده شده است .شعر سنندج ،با
اشعار مهیندخت معتمد وزیری بیش از پیش درخشید .در مقایسهای میان مهیندخت معتمد وزیری و مستوره اردلان به
این نتیجه خواهیم رسید که هر دوی آنها گرفتار سنت رایج ادبی گذشتگان بودهاند .کاسمی در مقدمة دفاتر شعری او میگوید:
«دکتر مهیندخت ،شعر نیکو میسراید و نیکو میخواند و در قالب محکم سبک اصیل و سنت قدیم شعر و ادب پارسی گام
برمیدارد .به اصول و فروع فصاحت و بلاغت و رعایت جوانب سلاست و جزالت و نازککاریها و باریکبینیها و
ظریفپردازیها و طرفهآوریها و خلاصه صنایع و محسنات لفظی و معنوی سخن دری ،مأنوس و مألوف و وارد و
آشناست و باوجود التزام تاموتمام به حفظ حدود عروض و بحور و اوزان و قوافی ،آنجا که طبعش آرزو کند و فیض
روحالقدس نیز مدد رساند ،از آوردن ترکیبات نو و مضامین بدیع و مفاهیم تازه نپرهیزد و ابا و امتناع ندارد» (معتمد وزیری،