Page 11 - فصل سوم-گویش، ادبیات و ادبیات عامیانه/ استان کردستان
P. 11

‫‪ / 11‬استان کردستان‬

‫و اندوه خود اشاره کرده و دفتر شعر خود را طومار درد نامیده است (همان‪ .)3 ،‬کمندی برخی از اشعار کردی خود را به‬
‫گویش هورامی سروده است‪ .‬دیوان کردی او نیز مانند دیوان فارسی از دو بخش کلاسیک و نو تشکیل شده است؛ ولی‬

                                                   ‫درمجموع‪ ،‬اشعار کلاسیک شاعر بسیار بیشتر از قالب نو است‪.‬‬
‫محیالدین حقشناس (‪ )1392-1303‬صدای عامة مردم سنندج است‪ .‬او صدای غم و نوای نالة مردمی است که از‬
‫نامردمیها و جور زمانه به ستوه آمدهاند‪ .‬محیالدین حقشناس شاعر خاطرهها و یادها است‪ .‬شعر او‪ ،‬نماد صداقت‪ ،‬یکرنگی‪،‬‬
‫پاکی و عشق و وطنخواهی است‪ .‬اشعار او در حوزة ادبیات عامیانه قرارمیگیرد و با طبیعت سنندج کاملاً درآمیخته است‪.‬‬
‫شارهکهم سنه مجموعه شعری از او است که واژگان و اصطلاحات و اسامی فراوانی را دوباره بر سر زبانها انداخت‪ .‬این‬
‫مجموعه چنان پرمایه است که بهتنهایی میتواند فرهنگ لغتی باشد؛ شارهکهم سنه‪ ،‬اکنون شناسنامة سنندج شده است و‬
‫کردها‪ ،‬نشانی کوه‪ ،‬چشمه‪ ،‬باغ‪ ،‬اماکن قدیمی‪ ،‬زن و مرد‪ ،‬مشهور و نامشهور‪ ،‬بذلهگویان‪ ،‬آداب و رسوم‪ ،‬فولکلور‪ ،‬زبان و‬
‫گویش و بسیاری دیگر همچون اینها را از این منظومه میگیرند (حقشناس‪ .)10 :1389 ،‬به هر صورت‪ ،‬شارهکهم سنه از‬

                                                             ‫صداهای ماندگار شعر و ادبیات کردی سنندج است‪.‬‬
‫اگر اندکی ژرفتر و دقیقتر به شاعران کردیگوی سنندجی نگریسته شود‪ ،‬بدون تردید صداهای دیگری از زنان و‬
‫مردان شاعر به گوش میرسد‪ .‬شاعرانی همچون عابد سراجالدینی‪ ،‬جمیل ضیاءالدینی‪ ،‬کامبیز کریمی‪ ،‬سیمین چایچی‪ ،‬ناهید‬
‫عرجونی‪ ،‬جمال ملایی و کلثوم عثمانپور و ‪ . ...‬بیشتر شاعران سنندج از آغاز تاکنون‪ ،‬به فارسی شعر سرودهاند‪ .‬میزان‬
‫فراوانی اشعار بهترتیب در سه زبان فارسی‪ ،‬کردی و عربی بوده است‪ .‬همین مسئله میتواند نتایج مهم جامعهشناختی و‬

                                                                              ‫روانشناختی در پی داشته باشد‪.‬‬

                                                                              ‫‪ .3‬نثر فارسی و کردی سنندج‬

‫ادبیات سنندج به زبان فارسی آغاز شد و شاعران به زبان فارسی شعر میگفتند‪ .‬غالب ًا نثر ادبی بعد از نظم و شعر پدید میآید‬
‫و شعر بیشتر از نثر وجود دارد‪ .‬با در نظر گرفتن همین قاعده‪ ،‬نثر بسیار متأخرتر از شعر در سنندج مطرح شد‪ .‬اگرچه شاعران‬
‫کرد بهصورت عام‪ ،‬شعر کردی میسرودند؛ اما هرگاه میخواستند مطلبی را به نثر بنویسند‪ ،‬یا آن را به زبان عربی مینوشتند و یا‬
‫به زبان فارسی‪ .‬مکاتبات دیوانی‪ ،‬فرمانها و مناشیر‪ ،‬در دوران اردلانها هیچوقت به زبان کردی نبوده است‪ .‬زبان رسمی آنها‬
‫بیشتر هورامی بوده و زبان رسمی نوشتار فارسی بوده است‪ .‬نثر سنندج نیز در دو زبان کردی و فارسی بررسی میشود‪ .‬در آغاز‪،‬‬
‫نثر فارسی پدید آمد‪ .‬شاید نثر ادیبانة رونق در حدیقة اماناللهی‪ ،‬یکی از مهمترین نثرهای سدة سیزدهم هجری باشد‪ .‬این اثر‬
‫دارای نثری فنی و مصنوع است‪ .‬مترادفات فراوان‪ ،‬سجع‪ ،‬موازنه‪ ،‬ترصیع‪ ،‬جناس و تکرار از ویژگیهای نثر فنی و مصنوع رونق‬
‫است‪ .‬استفادة زیاد از واژههای عربی کمکاربرد بر مصنوع بودن اثر افزوده است‪ .‬ازطرف دیگر‪ ،‬استفاده از آیات و روایات و‬
‫عبارات عربی گاه پیچیده‪ ،‬نثر او را شبیه به نثر آثار سدة هفتم و هشتم هجری قمری کرده است؛ اما به نظر میرسد‪ ،‬گاهی برخی‬
‫واژهها را در مخالفت قیاس صرفی به کار برده است‪ .‬اثر دیگری که در همین دوران به نثر فارسی فاخری نوشته شده‪ ،‬تاریخ‬
‫اردلان مستوره است‪ .‬این اثر نیز ازنظر سبکی دارای همان ویژگیهای حدیقه است؛ با این تفاوت که در این کتاب چندان خبری‬

               ‫از فضلفروشیهای عالمانه و ترادفات فراوان نیست‪ .‬استفاده از آیات و روایات نیز در این اثر وجود ندارد‪.‬‬
   6   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16