Page 16 - فصل سوم-گویش، ادبیات و ادبیات عامیانه/ استان کردستان
P. 16

‫گویش‪ ،‬ادبیات و ادبیات عامیانه‪16/‬‬

‫در افسانههای کردی‪ ،‬گاهی زن نقش مثبتی ایفا میکند و گاه منفی‪ ،‬گاه در نقش خردمند ظاهر میشود و گاه مکار و‬
‫حیلهگر‪ .‬در داستان مکر زنان (رودنکو‪ ،)11 :1356 ،‬فدان‪ ،‬زن بازرگانی است که در بازار حجره دارد و ازنظر مالی جزو متمولان‬
‫به شمار میرود‪ .‬او در این داستان بهگونهای نقش بازی میکند و پرسش پادشاه را بهخوبی پاسخ میدهد و مکر زنان را به‬

                          ‫وزیر و پادشاه ثابت میکند‪ .‬داستان زن بد (همان‪ )26 ،‬و زن مکار (همان‪ )29 ،‬از این دستهاند‪.‬‬
‫در حکایت شوهر و زن (همان‪ )19 ،‬و دخترک خردمند (همان‪ )16 ،‬و زن عاقل (همان‪ ،)23 ،‬زنانی به تصویر کشیده شدهاند‬
‫که از هر نظر‪ ،‬نمونة زن عفیف و پاکدامن و خردمند به شمار میروند‪ .‬ازطرف دیگر‪ ،‬نقش زنان خردمند در ثروتمند کردن‬
‫شوهران و کمک به آنان برای بهبود وضع معیشتی خانواده‪ ،‬بسیار حائز اهمیت است‪ .‬نمونهای از این داستانها را رودنکو‬

                                                                                   ‫چنین روایت کرده است‪:‬‬
‫«مرد فقیری هرروز هیزم بار خرش میکرد و به شهر میبرد‪ .‬همسایة ثروتمندش به او گفت‪ :‬هیزمها را چند میفروشی‬
‫و خانوادهات چند نفرند؟ مرد فقیر جواب داد‪ :‬در مقابل ده سکه میگیرم و شش نفر هم عائله دارم‪ .‬مرد ثروتمند صد سکه‬
‫به او داد و گفت‪ :‬ده روز به جنگل نرود‪ .‬مرد فقیر صد سکه را به زنش داد و به او گفت ده روز به جنگل نمیرود‪ .‬پس از‬
‫ده روز‪ ،‬زن مرد فقیر همة صد سکه را هزینه کرد و همسرش را وادار کرد دوباره راهی جنگل شود‪ .‬مرد ثروتمند که فقیر‬
‫را در راه جنگل میبیند‪ ،‬از او میپرسد که چرا به این زودی راهی جنگل میشود؟ دختر مرد ثروتمند به پدرش میگوید که‬
‫تقصیر از زن مرد فقیر است‪ .‬من زن مرد فقیر میشوم و تا شش ماه دیگر او را ثروتمند میکنم و پدر را وادار میکنم بر‬
‫دست مرد فقیر آب بریزد‪ .‬پس از گذشت موعد مق ّرر‪ ،‬با مدیریتی که زن در خانه اعمال داشت‪ ،‬همین اتفاق افتاد» (همان‪،‬‬

                                                                                                                 ‫‪.)25‬‬

‫در این داستان عامیانه‪ ،‬باآنکه نقش اصلی و شخصیت محوری را مرد فقیر بازی میکند‪ ،‬امّا زنان و بهویژه دختر مرد‬
‫ثروتمند‪ ،‬شخصیت زن مثبتی است که با ادارة درست منزل‪ ،‬توانست همسرش را در مدت اندکی یاری کند و ازنظر مالی‪،‬‬

                                  ‫متم ّکن و متحوّل سازد‪ .‬چنین زنهایی در داستانها و افسانههای کردی کم نیستند‪.‬‬
‫در بعضی از داستانهای کردی‪ ،‬مردانی یافت میشوند که دارای دو زن هستند؛ اما هیچوقت در این داستانها توصیه به‬

              ‫تعدد زوجات نمیشود و آن را نادرست اعلام میکند‪ .‬داستان دو ملا‪ ،‬نمونة خوبی برای این موضوع است‪.‬‬
‫در داستانها و افسانههای کردی‪ ،‬غالب ًا پند و اندرز یکی از مهمترین موضوعاتی است که به اشکال گوناگون به آن پرداخته‬
‫میشود‪ .‬بعضی از این پندها‪ ،‬شکل و قالب فکاهی و طنزگونه دارد و بعضی نیز بهصورت کامل ًا جدی و با لحنی استوار بیان‬
‫میشود‪ .‬گاه داستانی طنزآمیز حامل پندها و اندرزهایی است‪ .‬افسانة سه اندرز (همان‪ )60 ،‬ازجمله داستانهای فکاهی و طنزآمیزی‬
‫است که اندرزهای خود را در قالب طنز بیان میدارد‪ .‬این افسانه‪ ،‬افسانه حمالی است که در قبال سه اندرز‪ ،‬صندوقی قاروره‪ 1‬را‬
‫به محلی میبرد‪ .‬اندرزهای سهگانة صاحب بار درواقع فریبکاری بیش نبود‪ ،‬ا ّما پس از اندرز سوم صاحب بار‪ ،‬حمال نیز نصیحتی‬

                                         ‫مطایبهآمیز به صاحب بار میکند تا بدینوسیله او را متوجه اشتباه خود بکند‪.‬‬
‫بعضی از حکایتها و افسانههای کردی‪ ،‬به بخت و اقبال اشاره دارد و تلویحاً بخت و اقبال را میپذیرد‪ .‬در حکایت‬

    ‫پادشاه و برادر بیچارهاش بهصورت مستقیم بخت و اقبال را در زندگی آدمی تأیید میکند و نقش مهمی به آن میدهد‪.‬‬

                                                         ‫‪ .1‬ظرفی از شیشه که عموم ًا در آن‪ ،‬سرکه و آبلیمو و آبغوره و مانند آن میریزند‪.‬‬
   11   12   13   14   15   16   17   18   19   20   21