Page 20 - فصل سوم-گویش، ادبیات و ادبیات عامیانه/ استان کردستان
P. 20

‫گویش‪ ،‬ادبیات و ادبیات عامیانه‪20/‬‬

‫امکان گفتوگو و ملاقات دختران و پسران‪ ،‬بسیار دشوار است‪ .‬بنابراین‪ ،‬پسران جوان هنگامیکه دختران مشغول دوشیدن دام‬
‫میشوند یا در مزارع به کمک میپردازند‪ ،‬با سردادن حیران‪ ،‬دختر موردعلاقة خود را خطاب قرار میدهند‪ .‬کلمة حیران‪ ،‬رمز‬
‫میان دختر و پسر علاقهمند است و جوانان ایل برای آنکه کسی متوجه راز آنها نشود‪ ،‬با خواندن آواز حیران‪ ،‬دلدادة خود را‬

                               ‫ازآنچه در دل دارند‪ ،‬آگاه میکنند و پیام خود را به گوش او میرسانند (سلیمی‪.)99 :1392 ،‬‬

                                                                                                 ‫‪ .5‬پایزه‬

‫در ادب عامیانة کردی‪ ،‬غالب ًا سخن از گونة دیگری از منظومههای کردی میشود که آن را پایزه مینامند‪ .‬پاییزه‪ ،‬پاییزوک‪،‬‬
‫پیره پاییزک (پاییز پیر) یا پایزه‪ ،‬بهمعنای منسوب به پاییز‪ ،‬ترانههای غمانگیز و حزنآلودی است که آوازخوانهای کرد در‬
‫وصف هجران و فراق در فصل پاییز میخوانند‪ .‬بعضی پاییزه را جزء بیت و برخی دیگر جزء ستران و حیران پنداشتهاند‪ .‬گروهی‬
‫نیز باتوجهبه مضمون و محتوای پاییزه‪ ،‬آن را متفاوت از بیت و آوازی مستقل دانستهاند (شمس‪ .)234 :1392 ،‬پایزه ازلحاظ فرم‪،‬‬
‫همچون حیران و لاوک مطابق وزن هجایی است که آوای خواننده و کشوقوسهای موسیقیایی صدای او با مهارت تمام‪ ،‬توازن‬
‫اصلی را ایجاد میکند‪ .‬قافیهها به اقتضای حال در شبکهای آزاد‪ ،‬موسیقی کناری این آواز توصیفی را فراهم مینماید‪ .‬هر قطعة‬
‫پایزه از چند بند تشکیل میشود که هر بند معمولاً با اصوات تأسف‪ ،‬نظیر «آی‪ ،‬وای‪ »... ،‬آغاز شده و با مصرعی مکرر پایان‬

                      ‫مییابد‪ .‬عشق و شکار دو مضمون اصلیاند که محتوای پایزه را شکل میدهند (رحیمیان‪.)89 :1393 ،‬‬
‫پایزه حاصل کوچنشینی ُکردها و زادة سفر در فاصلة ییلاق و قشلاق است که نام خود را از فصل زرد پاییز گرفته است‬
‫و توصیفی از عشقهای بیفرجامی است که نطفة آنها در فضای سبز ییلاق و در کنار چشمهساران خنک و چمنزاران خرم‪،‬‬
‫بسته میشود و آنگاه تعصبات قبیلهای و پدرسالاری و حد و حدودی که هنجارهای عشیرهای برای زن ایجاد کرده‪ ،‬همه در‬
‫زردی حزنآلود پاییز نمود مییابد و فصل کوچ به جدایی ناخواستة دلدادگان حکم میدهد و به ویرانی عشق میانجامد‪.‬‬

                                                            ‫پاییزه شرح این هجران و سرزنش مسببان آن است‪.‬‬
‫بخشی از پاییزهها را شبانان در وصف شبانی و چرای دامها سرودهاند‪ .‬نوع دیگری از ترانههای پاییز در وصف شکار است‪.‬‬
‫گاه‪ ،‬شکارچیان همراه با جستجوی شکار‪ ،‬پاییزه میخواندند و معشوق را به صیدی ارزشمند تشبیه میکردند که برای شکار آن‪ ،‬از‬

                                                                    ‫هم سبقت میگرفتند (شمس‪.)235-234 :1392 ،‬‬

                                                                                            ‫‪ .6‬امثالوحکم‬

‫امثالوحکم در ادبیات عامیانه گستردگی و وسعت بیشتری دارد و میتوان گفت که كهنترین بخش آن است و‬
             ‫خوشبختانه در ادبیات عامیانه‪ ،‬تنها بخشی است كه بیشترین اهتمام پژوهشگران را به خود جلب كرده است‪.‬‬

‫امثالوحکم در زبان کردی که گاهی پند پیشینیان نامیده میشود‪ ،‬در هر ناحیه از نواحی کردستان‪ ،‬عنوان ویژهای دارد‪.‬‬
‫گرچه در ظاهر از همدیگر جدا هستند‪ ،‬ازلحاظ محتوایی به یک معنی به کار میرود‪ .‬کردهای ایران و عراق‪ ،‬پةندی پیشینیان‪،‬‬
‫قسةی نةستةق‪ ،‬قسةی پیشینیان‪ ،‬مةسةلةی پیشینیان و بثژ و پةند میگویند‪ .‬درحالیکه کردهای ترکیه و ارمنستان‪ ،‬قسةی‬
   15   16   17   18   19   20   21   22   23   24   25