Page 23 - فصل سوم-گویش، ادبیات و ادبیات عامیانه/ استان کردستان
P. 23

‫‪ / 23‬استان کردستان‬

‫است‪ ،‬بعضی نیز همچون استعاره و یا مجاز مستعمل است‪ .‬گاهی چیستانها همچون ضربالمثل نیز به کار میروند (همان‪،‬‬
‫‪ .)43 ،10 ،7 ،4 ،3‬بعضی از چیستانها در قالب حکایتی مطرح میشود و انتظار میرود شنونده پس از شنیدن حکایت پی به‬
‫پاسخ آن ببرد‪ .‬برای مثال‪ ،‬مردی‪ ،‬گوسفندی و سبدی علف و گرگی بههمراه داشت و میخواست آنها را از رودخانهای و با‬
‫قایقی که تنها دو تا از آنها را میتوانست حمل کند بهطرف دیگر رودخانه ببرد‪ .‬چگونه میتواند این کار را انجام دهد‪ ،‬بدون‬

                                                ‫آنکه نه گرگ گوسفند را بخورد و نه گوسفند علف را؟ (همان‪.)83 ،‬‬

                                                                                                 ‫‪ .8‬لطیفه‬

‫لطیفه‪ ،‬متن نسبت ًا کوتاهی است که روایتگر‪ ،‬برای سرگرمی و خندة مخاطب نقل میکند‪ .‬هر فردی بر پایة پیشینة فرهنگی‬
‫خود‪ ،‬قواعد و هنجارهایی را میپذیرد و برای ارتباط با دیگران از نشانههایی استفاده میکند‪ .‬زبان و واژههایی که این لطیفهها‬
‫را میسازد‪ ،‬وابسته به هر ملت یا زبانی باشد‪ ،‬قهرمان لطیفه نیز طبع ًا وابسته به همان زبان و ملت است‪ .‬ضربالمثلها‪ ،‬داستانها‬
‫و افسانهها نیز در میان بسیاری از ملتها دیده میشود‪ .‬به تعبیر دیگر میتوان گفت که ادبیات عامیانه در میان برخی ملتها‬

                                    ‫مشترک است‪ .‬ازاینرو‪ ،‬قهرمان لطایف کردی با سایر ملل پیوندی ناگسستنی دارد‪.‬‬
‫یکی از مهمترین منابع لطایف کرد‪ ،‬مجموعه کتاب هشتجلدی نویسندة نامدار‪ ،‬علاءالدین سجادی با نام رشتة مرواری است‪.‬‬
‫این دورة هشتجلدی مشحون از لطیفههای کردی است‪ .‬کتاب رشتة مرواری‪ ،‬دائرهالمعارفی است از فرهنگ عامیانة کردها که‬
‫در آن از مسائل تاریخی گرفته تا حوادث زندگی برخی شاعران دیده میشود‪ .‬در بعضی از لطایف این کتاب‪ ،‬حکمتهای فراوانی‬

                                                                                               ‫نهفته است‪.‬‬

                                                                                         ‫‪ .9‬گورانی (ترانه)‬

‫شاید مبالغه نباشد که اشعار عامیانه در میان کردها‪ ،‬نسبت به سایر ملتها فراوانی و غنای بیشتری دارد‪ .‬بعضی از این‬
‫اشعار بهشکل مکتوب درآمده و بسیاری نیز هنوز در میان مردم‪ ،‬سینهبهسینه و دستبهدست میشود‪ .‬کثرت این اشعار‬
‫عامیانه‪ ،‬باعث رشد ترانههای عامیانه در میان کردها شده است‪ .‬ترانههای عامیانه‪ ،‬آفرینندة مشخصی ندارد و م ّلتها آن را‬

                                                                     ‫در طول سدهها و شاید هزارهها آفریدهاند‪.‬‬
‫ترانه‪ ،‬بخشی از ادبیات عامیانه است و شامل کلیة آثار موزونی است که بهشکل تصنیف‪ ،‬متل‪ ،‬افسانه‪ ،‬چیستان‪ ،‬آوازهای‬
‫کار‪ ،‬سرودهای مذهبی‪ ،‬برشمردنیها‪ ،‬لالاییها‪ ،‬ترانههای بادی و عروسی و ترانههایی که برای کودکان خوانده میشود در‬

                                                 ‫میان مردم معمول و متداول است (میرصادقی (ذوالقدر)‪.)59 :1373 ،‬‬
‫قدمت ترانههای عامیانه به دورانی میرسد که هنوز ادبیات مکتوب به وجود نیامده بود‪ .‬میتوان گفت که شعر رسمی هر‬
‫ملتی‪ ،‬اختصاص به طبقه باسواد دارد و ترانههای عامیانه‪ ،‬ادبیات مردم عادی و محروم از سواد است که سینهبهسینه حفظ شده‬
‫و حیات خود را در کنار شعر رسمی ادامه داده است‪ .‬برخی از پژوهشگران‪ ،‬ترانههای شبانی را قدیمیترین نوع ترانه به‬
‫شمار آوردهاند‪ ،‬برخی دیگر نیز ترانههای کار و یا ترانههای دینی را قدیمیتر میدانند‪ .‬آنها دو رأی دربارة سرآغاز ترانه‬
   18   19   20   21   22   23   24   25   26