Page 10 - فصل سوم-گویش، ادبیات و ادبیات عامیانه/ استان کردستان
P. 10
گویش ،ادبیات و ادبیات عامیانه10/
را در انجمن ادبی مهاباد دیدم .اشعارش را خواندم و پسندیدم .نازکی خیال و احساس هنرمندانه و مضمون شاعرانه را در اشعارش
یافتم .اشعار او از دل برخاسته و بر دل مینشیند .سوز و درد و غم و عاطفة درونی اوست .از این لحاظ بر خواننده تأثیر مینهد
و او را منفعل میکنند» (شهریف .)2 :1358 ،مسائل اجتماعی و درد و اندوه جامعه ،محتوای بسیاری از اشعار شریف است .موضوع
دیگر اشعار شریف ،مبارزه است .او در این نوع شعرها عاطفه و احساس مخاطب خود را بیدار کرده و آنها را وادار به خیزش
میکند .به همین منظور از بهکاربردن برخی نامها و اصطلاحات پروایی ندارد (همان .)11 ،درمجموع شعر شریف ،شعر ملت
رنجدیده و ستمکشیده است و شعری است که در آن مسائل اجتماعی و سیاسی ،در کنار عاطفه و احساس چنان به هم گره خورده
که جدا کردنش غیرممکن مینماید.
شاعر دیگری که با انقلاب اسلامی ایران روی به کردیسرایی آورد ،جلال ملکشاه ( )1330است .این شاعر بهحق یکی
از بزرگترین شاعران کرد سنندجی است .او نخستین تجربههای شعریاش را با زبان فارسی آغاز کرد و قبل از انقلاب
اسلامی به زبان فارسی شعر میگفت تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی ،روی به زبان کردی آورد .او در شعر و نثر فارسی
متبحر و عضو کانون نویسندگان ایران است و در شعر کردی نیز تجربة بسیار موفقی به دست آورد .آمیدیان دربارة شعر
ملکشاه میگوید« :بیگمان شعر جلال ،از نقطه اتکاهای شعر کردی محسوب میشود .زبان شعر وی ،استوار ،ساده و بیتکلف
است .تألمات زندگی جلال ،تأثیر عمیق بر اشعارش نهادهاند و شعر وی را عمق خاص بخشیدهاند .جلال شعر را در دو حوزه
به کار میگیرد :بیان دردهای انسانی ،ضعفهای موجود در جامعه ،ظلم و دستدرازیهای حاکمان بر تودههای مردم و
نابرابریهای اجتماعی ،حوزة اول مفهوم شعرهای جلال را شکل بخشیده است .او در حوزة دوم ،به بیان حالات شخصی،
تأملات روحی و فشارهای زندگی روزانه پرداخته است .شعر جلال -بالأخص در حوزة دوم -عمیق ،استوار ،سنجیده و
متکی بر دانستههای اسطورهشناسی وی است .انتظار ،بیهودگی زمان و نوعی نیهیلیسم در آغاز اشعار جلال به چشم میخورد
که در انتها با وجود دردها و تألمات بسیار ،بازهم شاعر ،پابرجا ،استوار و با عزتنفس میزید و هیچگاه حاضر نمیشود
شعر را به قربانگاه نان و نام ببرد .شعر وی ،ناآرام ،طغیانگر و بیقرار است .اشعار او به زبانهای انگلیسی ،عربی ،فرانسوی،
لیبیایی و فارسی ترجمه شده است (آمیدیان .)160 :1388 ،نویسنده بر این باور است که شعر جلال بسیار سخت ،سنجیده،
استوار و درعینحال هنرمندانه و خیالانگیز است .او اجتماعیات و سیاسیات و وطنیات و عشق و رمانتیسیسم را باهم گاه
در یک شعر تجربه میکند .تسلط او بر واژه و اصطلاحات کردی بسیار ستودنی است .جلال تجربههایی نیز در ترجمه دارد.
در این تجربهها نیز بسیار موفق عمل کرده است (ملکشاه .)269 :1390 ،یکی از اشعار بهیادماندنی جلال ،شعر عقاب است که
آن را نیز البته به شعر نو فارسی بازگردانده است (همان .)286 ،درهرحال ،شعر جلال یکی از مهمترین صداهای شعر سنندج
در پیش از انقلاب اسلامی (به فارسی) و پس از انقلاب (به کردی) است.
از دیگر شاعرانی که افزونبر هنر شاعری ،خوانندة سرشناس و نویسنده نیز بود ،عباس کمندی ( )1393-1331است .او
به دو زبان فارسی و کردی شعر میسرود .دو کتاب شعر ،یکی به کردی با نام ههوارگهی ههوار و دیگری به فارسی با نام
کوچهباغهای یاس در سالهای 1391و 1392به چاپ رساند .کمندی در اولین شعر فارسی خود با نام خلقت اجباری ،احوال
درونی خود را بههمراه وضعیت خانواده به تصویر میکشد .برمبنای این شعر به نظر میرسد ،او دارای روحی پریشان و
معترض نسبت به کارگاه خلقت است (کمندی .)3 :1392 ،مجموعه اشعار فارسی کمندی بیشتر در قالب شعر کلاسیک فارسی
است و تعدادی شعر نو نیز دارد و غم و اندوه بر بیشتر اشعار او چیره است .وزن اشعار کمندی بسیار لطیف و نرم و کمایراد
است و به نظر میرسد موسیقیدانی عباس کمندی بر شعر او نیز تأثیر نهاده باشد .او در اولین شعر دیوان کردی نیز به درد