Page 5 - فصل سوم-گویش، ادبیات و ادبیات عامیانه/ استان کردستان
P. 5
/ 5استان کردستان
(قرن یازدهم) ،خسروبیگ منشیباشی (متوفی به سال 1142ه.ق) و خواجه صادق اردلانی (اواسط قرن دوازدهم ه.ق) ،تعدادی
از شاعران این دوران به شمار میآیند (طاریمرادی.)182-170 :1393 ،
با استناد به برخی منابع ،اردلانها به فرهنگ و ادب توجه خاصی نشان میدادند .ازاینرو ،بیشتر شاعران و نویسندگان
در نوشتهها و تذکرههای ثبتشده بهگونهای با اردلانها در ارتباط بودهاند.
یکی از مهمترین منابعی که به شاعران سنندج در قرن سیزدهم هجری قمری پرداخته ،حدیقة اماناللهی از میرزا عبدالل
سنندجی متخلص به رونق ،عموی ماه شرف خانم ،مستوره کردستانی است .در این اثر ارزشمند 43 ،شاعر سنندجی معرفی
شدهاند که بههمراه معرفی ،اشعاری از آنها نیز نقل شده است .حدیقة اماناللهی هم ازلحاظ نثر و هم ازنظر نظم بسیار اهمیت
دارد .شاعرانی که در این اثر معرفی شدهاند عبارتاند از :اثیم سنندجی ،احمد بستی ،اسیر اردلان ،افسر سنندجی ،اکبر ،الفت
سنندجی ،امانالل سنندجی ،پرتو بروجردی ،جوهری سنندجی ،حاوی سنندجی ،حسرت سنندجی ،حیدر سنندجی ،حیران
سنندجی ،خرم سنندجی (خسروبیگ منشیباشی) ،خسرو سنندجی (خسروخان والی جد اعلای اماناللخان والی ثانی) ،خسرو
سنندجی ،خسروخان والی ولد اماناللخان والی و والد اماناللخان والی ثانی ،خلیل سنندجی ،خواجة سنندجی ،داوری
سنندجی ،رابط بستی ،راجی سنندجی ،رونق سنندجی ،سلیم سنندجی ،سوزی سنندجی ،شائق سقزی ،شاکی منجم ،شیدای
سنندجی ،صالح سقزی ،صالح سنندجی ،صادق سنندجی ،عالی سنندجی ،عوام سنندجی ،فتحی ،مجید سنندجی ،مسافر سنندجی،
مستوره سنندجی ،مفتون سنندجی ،ناظر بستی ،هدایت سنندجی ،والی سنندجی ،والیة قاجار و یوسف سنندجی.
تمامی اشعار نقلشده از شاعران یادشده به فارسی است و هیچ شعر کردی از این شاعران در حدیقه نقل نشده است .اشعار
نقلشده در این دوران بیشتر در قالبهای قصیده ،غزل ،مثنوی ،ترجیعبند ،قطعه ،رباعی و شعر فرد 1سروده شده است .سدة
سیزدهم هجری قمری دورانی است که ازلحاظ سبکشناسی در ادب فارسی دوران بازگشت ادبی نامیده میشود .این دوران
در میان شاعران فارسیزبان ،در سه سطح زبانی ،ادبی و فکری ویژگیهای خاصی دارد و بهدلیل تعاملات و مبادلات ادبی
شاعران سنندج با دیگر شاعران در سایر نقاط ایران ،تأثیر فراوان پذیرفته است .شعر فارسی دوران بازگشت ازنظر زبانی در
آغاز ،خام و ابتدایی است و نشان میدهد که ادبای این دوره با متون قدیم و فصیح و بلیغ زبان فارسی بیگانه بودند؛ اما بعدها
بهسرعت بر اثر ممارست در متون قدیم ،زبان تعالی مییابد و در شعر شاعرانی همچون سروش ،قاآنی ،شیبانی و داوری به
کمال میرسد؛ بهطوریکه زبان برخی از این شاعران را بهزحمت میتوان از زبان قدما بازشناخت (شمیسا.)311-310 :1374 ،
رونق ،حاوی ،داوری ،شایق ،خرم و بسیاری دیگر از شاعران این دوران ازنظر زبانی ،همان زبان قدمایی را دارند؛ اما ازنظر
فکری سعی در بیان افکار مرسوم در عهد غزنوی و سلجوقی در قصیده و افکار دوران حافظ و سعدی در غزل را داشتند و
میکوشیدند مسائل روز را بیان نکنند تا هرچه بیشتر شعر به اسلوب قدما شبیه باشد .قصاید و غزلیات بسیاری از شاعران
فارسیگوی این دوران موافق با این شیوة شاعری سروده شده است .شعر شاعران این دوره بیشتر قصیده و غزل است .برخی
از قصاید سادهاند و کمتر از صناعات ادبی استفاده شده و برخی نیز همچون قصاید انوری و خاقانی مشحون از صناعات ادبی
و تلمیحات است .در بسیاری از قصاید مدحی شاعران این دوران ،مبالغههای شعری شبیه به فرخی سیستانی و انوری ابیوردی
دیده میشود .وقتیکه شاعر معتقد است نور خورشید از رأی ممدوح او کسب ضیا میکند و یا هر موجودی در کرة زمین
تابع فرامین ممدوح اوست؛ این نوع مدح هیچ تفاوتی با مدحهای انوری در قرن ششم هجری قمری ندارد« :مر حکم تو را
.1تک بیت یا بیت فرد