Page 2 - فصل ششم-ورزش و بازی های محلی/ استان کردستان
P. 2

‫ورزش و بازیهای محلی‪2/‬‬

‫در سالهای اولیه‪ ،‬معلم ورزش مسئولیت مهمی نداشت؛ بچهها را در حیاط دبستان به صف میکرد و قدمرو و قدم آهسته و‬
‫مقداری دویدن دور حیاط را با بچهها کار میکرد که احیان ًا برخی بازیهای سرگرمکننده را نیز انجام میدادند‪ .‬رفتهرفته برنامههای‬
‫پیشآهنگی منظمتر شد و معلم ورزش نیز پابهپای مربیان پیشآهنگی‪ ،‬برنامههای ورزشی را پیش بردند‪ .‬این برنامهها عبارت‬
‫بودند از کشتی‪ ،‬پرش از روی خرک که صندوق بزرگ چوبی بود که قسمت بالای آن تشکچة چرمی شیبداری بود‪ ،‬دوی صد‬
‫متر‪ ،‬دوی دویست متر‪ ،‬دوی چهارصد متر‪ ،‬پرش سهگام و پرش از ارتفاع که گاهی در زمینهای شیارشدة خارج شهر انجام‬
‫میشد‪ .‬در سال ‪ ،1313‬مرحوم حسین شکیبا به ریاست معارف کردستان منصوب شد‪ .‬از این سال ادارة معارف به ادارة فرهنگ‬
‫تغییر نام داد‪ .‬شکیبا‪ ،‬شخصی علاقهمند و فعال بود و بر اثر جدیت وی گروههای والیبال‪ ،‬بسکتبال و فوتبال در مدارس تشکیل‬

                                                                 ‫شد و دستههای مدارس باهم به رقابت پرداختند‪.‬‬
‫در سال ‪ ،1316‬ادارة معارف‪ ،‬ورزشکاران مدارس کرمانشاه را برای انجام مسابقات به سنندج دعوت کرد‪ .‬در همین سال‪،‬‬
‫شانزده نفر از پیشآهنگان دبیرستان‪ ،‬با سرپرستی آقای شکیبا و معلم ورزش و موسیقی از راه همدان و قزوین به تهران رفتند‬

                                                                             ‫(حیرت سجادی‪.)187-185 :1394 ،‬‬

                                          ‫پیشینة ورزش پهلوانی‬

‫قصهها‪ ،‬حکایات و روایات اسطورهای کردستان از دیرباز با نام پهلوان و پهلوانی عجین است؛ اما مستندات چندانی دربارة‬
‫تاریخ دقیق پیدایش و قدمت زورخانهها در کردستان موجود نیست‪ .‬به استناد روایتهای شفاهی‪ ،‬حدود دویست سال پیش‪،‬‬
‫اولین زورخانهها توسط خوانین و حکمای کردستان که به دیگر شهرهای ایران رفتوآمد داشتند‪ ،‬بهطور انحصاری و در منازل‬

     ‫آنان تأسیس شد‪ .‬پس از مدتی در بیرون از خانهها‪ ،‬مردم نیز به تکاپو پرداخته و زورخانههای عمومی را تأسیس کردند‪.‬‬
‫از دیرباز زورخانههای متعددی در شهر سنندج بود که بر پایة اسلوب و قواعد زورخانهای نبودند‪ .‬در این میان‪ ،‬زورخانة‬
‫صحافی در روبروی مسجد والی سنندج بهشکل اصولی بنا شد‪ .‬ملک این زورخانه‪ ،‬در آغاز از آ ِن ملکالتجار و بعدها تا سال‬
‫‪ ،1357‬ملک موروثی مرحوم سید عبدالمجید صحافی پدر سید عبدالعزیز صحافی دبیر بود که سپس به تملک پهلوان محمد‬
‫قصری و پهلوان صالح حاجی قلی درآمد‪ .‬آنها زورخانه را نوسازی کرده و بهصورت جدید و به نام زورخانة پوریای ولی نامیدند‪.‬‬
‫در همین اوضاعواحوال‪ ،‬زورخانة نادر در کنار مسجد ملاویسی ازطرف تربیتبدنی ساخته شد‪ .‬این زورخانه با سرپرستی آقای‬
‫عزیز رحمانی‪ ،‬قهرمان نامدار سنندج شروع به کار کرد‪ .‬همچنین‪ ،‬پهلوان عزیز بختیاری‪ ،‬زورخانة دیگری را در شمال شهر سنندج‬
‫تأسیس کرد‪ .‬زورخانههای دیگر سنندج که ساخت اصولی ندارند بسیارند‪ .‬در گوشهوکنار محلههای شهر‪ ،‬عدهای از عاشقان ورزش‬
‫یک دکان بزرگ یا یک نانواخانة متروکه یا یک حمام قدیمی را تبدیل به زورخانه کردهاند‪ ،‬گودی کنده و جای مرشدی درست‬
‫کردهاند و وسایل ورزش را در آن قرار دادهاند که علاقهمندان در اینگونه زورخانهها ورزش کرده و دست بر قضا زورآوران‬

                                                                ‫نامداری نیز از اینگونه زورخانهها بیرون آمدهاند‪.‬‬
‫زورخانههایی که از دیرباز در محلههای شهر دایر بودند شامل ‪ .1‬زورخانة جلوی منزل و مسـجد نصـیردیوان ‪ .2‬زورخانة‬
‫چهارباغ‪ ،‬نزدیک ادارة انبار غله و تکیة شاطرسید ‪ .3‬زورخانة آداش‪ ،‬روبروی باغ ملی ‪ .4‬زورخانة علی قلعی در قلعه چهارلان‬
‫‪ .5‬زورخانة جلو مسجد حاج ابوالحسن که نمونهای از همان زورخانههایی است که در قدیم نانوایی لواشی بود ‪ .6‬زورخانه و‬
‫حمام آقاپاشا در قطارچیان که با وجود اینکه قبلاً حمام بود ولی ازلحاظ سربینهها و گنبد آجری و مدوربودن محل بیشتر به‬
   1   2   3   4   5   6   7