Page 152 - تاریخ، فرهنگ و هنر استان کرمانشاه
P. 152

‫تاریخ‪،‬فرهنگوهنراستانکرمانشاه‬

‫و ادبیا ‌تفارسی دوباره به محل خدمت خود یعنی سنندج برگشت‪ .‬وی در سا ‌‌ل‪ 1342‬از سنندج‬
‫به تهران منتقل شد و به تحصیلات عالی ادامه داد و سرانجام در سال ‪ 1352‬موفق به اخذ مدرک‬
‫دکتری از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی شد‪ .‬موضوع رساله دکتری ایشان صور‬

        ‫خیال شاعرانه در دیوان مسعو ‌دسعد سلمان به راهنمایی پرویز ناتل‌خانلری‌‪1‬ارائه شد‪.‬‬
‫وی پس از بازنشسته شدن از دانشگاه تهران‪ ،‬ب ‌هعلت دعوت دانشگاه سبزوار برای تدریس‬
‫در مقطع فو ‌ق لیسانس رشته زبان و ادبیا ‌‌تفارسی به سبزوار رفت ولی طولی نکشید که پس از‬
‫پایان تحصیل و اتمام دروس دانشگاه‪ ،‬ب ‌همنظور ادامه پژوهش و تحقیق به تهران بازگشت و‬
‫تا پایان عمر در تهران ماند‪‌.‬ایشان در کتاب گنجینه زبا ‌نها از استادی توانا و پرکار نام م ‌یبرد‬
‫که راهنمای ‌یهای وی کار ترجمه کتاب را برای ایشان آسان کرد‪« :‬خوشبختانه ادیب گرانقدر و‬
‫مترجم توانای کرد‌عزیز محمدپو ‌ر«داشبندی» که خود تألیفات متعدد و ارزشمندی دارند با کمال‬
‫میل و گشاد‌هرویی مرا تشویق و مساعدت فرموده و قدم به قدم در این راه با من همگام شدند»‬
‫(همان‪ .)30:‬شعر معتمدی‪ ،‬ساد‌ه و دلنشین و در قالب غزل و قصید‌ه سروده شد‌ه است‪ .‬او در‬
‫مورد میزان علاق ‌هاش به شعر م ‌یگوید‪« :‬من همسر اختیار نکردم و با نوشت ‌ههایم زندگی کردم»‪.‬‬
‫معتمدی آخرین روزهای زندگیش را در مرکز سالمندان گذراند و در همانجا هم رخت‬
‫سفر به‌ دنیای‌آخرت کشید‪ .‬وی ‪۱۶‬آبان سال ‪ 1392‬در سن ‪ ۸۴‬سالگی دار فانی را وداع گفت‪.‬‬

                                                     ‫‪ .3‬آثار و کتا ‌بشناسی‬
                                                ‫‪ .1-3‬قطره‌ای چند از دریای اشک‬
‫اولین کتاب معتمدی مجموعه شعری به‌نام قطره‌ای چند از دریای اشک است که به‌وسیلة‬
‫چاپخانه بانک ملی ایران منتشر شد‪ .‬این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات زندگانی معتمدی‬
‫است‪ .‬وی در مقدمه این کتا ‌بآورده است‪« :‬نوشته‌هایم اشک‌آلود است و سراسر از رنج‬
‫تلخکام ‌یهایم حکایت م ‌یکند‪ .‬این سخنان چون شعله‌های سرکش‌آتش‪ ،‬از دل زبانه کشیده و‬
‫سراپای وجودم را سوزانده است‪ .‬اما در هر‌حال هرگز با همرازی جز دفت ‌ر شعرم رازهایم را در‬
‫میان ننهاده‌ام و آنچه را در دل دارم بر زبان نیاورده‌ام‪ .‬در محیط زندگی‌ام به دو یار دیرین‪ ،‬گل‬
       ‫و کتاب خو گرفته‌ام که هر دو غمگسار دنیای تنهایی منند‪( »...‬معتمدی‪.)25 :1380،‬‬

‫‪ .1‬ادیب‪ ،‬سیاستمدار‪ ،‬زبان‌شناس‪ ،‬نویسنده و شاعر ایرانی (متولد‌‪ -1292‬درگذشت ‪ )1369‬از اهالی ناتل نور‬
                                                                                     ‫مازندران‪.‬‬

                                 ‫‪150‬‬
   147   148   149   150   151   152   153   154   155   156   157