Page 8 - فصل پنجم-صنایع و هنرهای دستی/ استان کردستان
P. 8

‫صنایع و هنرهای دستی‪8/‬‬

                                               ‫گیوهکشی‬

‫گیوه یا کلاش‪ ،‬پایافزاری راحت‪ ،‬مقاوم و ارزان است که در جوامع کوچنشین‪ ،‬روستایی و شهرنشین از آن استفاده‬
‫میشود‪ .‬سادگی ابزار کار و در دسترس بودن مواد اولیه برای تولید آن و همچنین وجود نیروی کار در دسترس‪ ،‬موجب‬
‫رواج پیشة گیوهکشی در کردستان و بهویژه در ناحیة اورامانات شده است‪ .‬مراکز عمدة تولید گیوه در کردستان‪ ،‬آبادیهای‬

                       ‫اورامانات و هجیج است‪ .‬در قصبة نودشه هم‪ ،‬گیوهکشی از مشاغل عمدة مردم محسوب میشود‪.‬‬
‫در تولید گیوه یا کلاش سه کار عمده انجام میشود‪ :‬کارِ خانگی که شامل بافت رویة گیوه است و بهوسیلة زنان و مردان در‬
‫اوقات فراغت انجام میشود‪ ،‬کار کارگاهی که مربوط به ساختن کف و تخت گیوه و دوخت رویه به آن است و مرحلة آخر که‬
‫اتصال رویه و تخت گیوه است که به آن پرگامارونی میگویند‪ .‬این نوع کفش ویژگی منحصربهفردی دارد؛ در گرمای شدید پا‬
‫عرق نمیکند و موجب خستگی نمیشود‪ .‬نکتة آخر اینکه از این نوع کفش با ساختار و فرم کهن و سنتی آن‪ ،‬بیش از هزار سال‬

                                                 ‫است که استفاده میشود و امروزه نیز رواج دارد (همان‪.)86 :1381 ،‬‬

                                               ‫شالبافی‬

‫شالبافی بیشتر در شهرهای بانه‪ ،‬مریوان‪ ،‬سقز و روستاهای اطراف اورامان تخت همچون كماله و ترنجان رایج است‪.‬‬
‫ابزار كار شالبافی ساده و ابتدایی است و شامل دستگاههای بافندگی دو وردی است‪ .‬انواع تولیدات شالبافی‪ ،‬لباس محلی‬
‫مردانه‪ ،‬دستكش‪ ،‬جوراب‪ ،‬پابند (پوزوانه) و كلاه است‪ .‬در بعضی نقاط مانند ژاورود اورامان كه جزء حوزة شهر سنندج‬
‫است‪ ،‬نوعی پارچة کمعرض (‪ 10‬سانتی) در قوارههای ‪ 21‬متری‪ ،‬از كرك بز به نام مرغز در رنگهای كرم روشن‪ ،‬كرم تیره‬
‫و قهوهای‪ ،‬خاكستری‪ ،‬سیاه و دیگر رنگهای طبیعی بافته میشود‪ .‬با این نوع پارچهها‪ ،‬لباس كردی مردان به نام چوخورانِك‬

                                 ‫دوخته میشود (اداره کل میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری استان کردستان‪.)1398 ،‬‬

                                            ‫کارهای چرمی‬

‫در گذشته و قبل از رواج کارخانههای صنعتی‪ ،‬بیشتر لوازم و مایحتاج زندگی با دست تهیه میشد‪ .‬چرم ازجمله محصولاتی‬
‫بود که با آن کفش‪ ،‬زینوبرگ و سایر لوازم دباغیها را تهیه میکردند‪ .‬برای مثال‪ ،‬دباغخانههای محله گریاشان در سنندج‬
‫قدیم که متشکل از هشت کارخانه بود‪ ،‬چرم موردنیاز مردم را تأمین میکرد‪ .‬این دباغخانهها از محلهای سرپوشیده با‬
‫ستونهای چوبی و بام گلاندود ساخته شده بودند و مساحت تقریبی هرکدام بهاندازة شبستان یک مسجد بود‪ .‬داخل آن‪،‬‬
‫حوضچههای آبی تعبیه شده و تختههای مخصوص تراش پوست و سنگهای چرمکوبی و چرم صافکنی و دیگر ابزارآلات‬
‫لازم برای این حرفه در آن قرار داشت‪ .‬این دباغخانهها از موادی همچون ماذوج‪ ،‬کلکاف‪ ،‬پوست انار‪ ،‬سیچک‪ ،‬زاج سفید‬
‫و جوهر لیمو استفاده میکردند‪ .‬پوستهایی که معمولاً از کشتار گاو و گوسفند و گاهی حیوانات وحشی تهیه میشد‪ ،‬پس از‬
‫تراشکاری داخل حوضچهها انداخته و بهوسیلة کارگران لگدمال میشدند‪ .‬پس از خارجشدن از آب‪ ،‬دوباره پوست از دو‬
‫طرف تراش داده میشد و بدینوسیله‪ ،‬پشمهای اضافی و گوشت و چربی را از پوست جدا میکردند‪ .‬در ادامه‪ ،‬پوست را با‬
‫موادی مانند ماذوج‪ ،‬کلکاف و سیچک که از محصولات گیاهی کردستان بود‪ ،‬مایه میدادند و جلوی نور آفتاب پهن میکردند‪.‬‬
   3   4   5   6   7   8   9   10   11