Page 16 - فصل ششم-ورزش و بازی های محلی/ استان کردستان
P. 16
ورزش و بازیهای محلی16/
صف به نفر آخر صف میگوید« :میمکه ناتیة ارای چیلک؟» .نفر دوم صف جواب میدهد« :گوریسه کم کُله» (طنابم کوتاه است)
و دوباره نفر اول میگوید« :کیشی تا دریژا وبو» (آن را بکش تا دراز شود) .بعد از این مکالمات ،دو نفر طناب (صف بازیکنان)
را میکشند تا دراز شود ،در هرکجا که طناب پاره شود ،آن دو بازیکنی که دستشان از هم باز شده را به وسط میآورند و سرشان
را آهسته به هم میزنند.
وژه شارکی (چشم بستن) :بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند .گروه اول چشمان خود را میبندد و گروه دوم خود را
در اطراف مخفی میکند .سپس با سوت یکی از مخفیشدگان ،افراد گروه اول چشمان خود را باز کرده و به جستوجوی
گروه دوم میپردازند .اگر کسی بتواند یکی از مخفیشدگان را پیدا کرده و بر پشتش سوار شود گروهش برنده میشود ،اما
اگر مخفیشدگان فرار کرده و خود را به جای اول برسانند دیگر سواری نمیدهند.
هاله مناو (نزد من است) :بازیکنان دور هم جمع میشوند .یکی از آنها جمله غافلگیرکنندهای میگوید مانند« :دماغت
دارد خون میآید» یا «پلنگی از دور میآید» و اگر کسی متعجب شود و یک لحظه این حرف را باور کند ،باقی بازیکنان بر
سر او ریخته و او را میزنند و عبارت «هاله منار» را تکرار میکنند .او هم سعی میکند یکی از آنها را گرفته و دستگیر کند.
اگر موفق شود ،در این صورت فرد گرفتارشده را میزنند و بازی را ادامه میدهند.
هرکان مرکان :یکی از بازیکنان استاد میشود .آنگاه یکیک بازیکنان به نوبت میآیند و سرشان را روی پای استاد
میگذارند .استاد درحالیکه شعری را میخواند ،با دست بر پشت فرد خوابیده میزند و با انگشتان خود عددی را نشان داده و از
بازیکن خوابیده میخواهد که آن عدد را بگوید ،اگر درست بگوید که نوبت به بازیکن بعدی میرسد و در غیراینصورت دوباره
به همان ترتیب عمل میشود .در نوع دیگر این بازی ،استاد سوار یکی از بازیکنان میشود و از پشت با دست به او زده و شعر
میخواند (همان.)519-507 ،
.5مناطق دیگر استان
آسیا و بازی :این بازی را معمولاً بچههای چوپان یا بچههایی که به باغ و صحرا میروند ،انجام میدهند .روی جوی
آب سدی میبندند و هرکدام یک دانه سیب و تعدادی چوب باریک دارند که سیب را پرهپره کرده از چوب رد میکنند.
سپس به نوبت ،سیب خود را در دهانة سد قرار میدهند و آب در پرهها میافتد و سیب را میچرخاند ،هرگاه سیب کسی از
حرکت ایستاد ،دیگری سیبش را به گردش میاندازد .این بازی بردوباخت ندارد.
آشه به ته ندووره (خربازان) :در آسیاببازی بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند و یک گروه به حکم قرعه گروه
مهاجم میشود .گروه مدافع یک نفر را بهعنوان نگهبان انتخاب میکند و باقی افراد گروه ،سرها را به هم نزدیک کرده،
دست در گردن هم میاندازند و بهاصطلاح برجی میسازند .نگهبان یک سر شالی را در دست میگیرد و درحالیکه سر دیگر
شال در دست بازیکنان است به دور برج میگردد و مراقبت میکند تا گروه مهاجم بر پشت آنها سوار نشوند .اگر یکی از
افراد گروه مهاجم بتواند بر دوش یکی از افراد گروه سوار شود و سواری بگیرد باید مراقب باشد که دست نگهبان به او
نرسد .در این حالت باید پس از مدتی سواری دوباره پایین بیاید و به گروه خود برگردد .اگر نگهبان ،بازیکنانی را که سواری
گرفتهاند بگیرد ،گروهی که بهشکل برج درآمده است جایش را با گروه مهاجم عوض میکند.