Page 170 - تاریخ، فرهنگ و هنر استان کهکیلویه و بویراحمد
P. 170
تاریخ،فرهنگوهنراستانکهگیلویهوبویراحمد
اما ذکر واژة «بابوی» در منابع عصر زندیه در تاریخ گیت یگشا (موسوی نامی اصفهانی:1363 ،
)93آمده است؛ اما قبل از آن ،در یک سند ملکی متعلق به کلانتران دشم نزیاری در کهگیلویه و
شهر دهدشت از شخصی به نام ملک شاهقلی دول تیاری بابویی ذکر شده است (صف ینژاد:1377 ،
.)2/36دربارة نژاد و تبار ایل باشت و باوی روایات متناقض و متفاوت است؛ برخی آن را لرتبار
و برخی بر عر ببودن آن تأکید دارند .برای اولی نبار ،بارون دوبُد ،سیاح روسی ،عر بنژادی ایل
باشت و باوی را بیان م یکند (دوبد )176 :1384 ،و ب هتبع آن ،بسیاری از تاری خنویسان به آن
استناد کردند .درای نباره مؤلف فار سنامة ناصری ب هصراحت م ینویسد که ایل باوی از مهاجران
عرب اهوازی هستند که با ورود آنها به این ناحیه توانستند بر ناحیة باوی و کوهمره مسلط شوند
(حسین یفسایی .)2/1479:1378،در ادامه دربارة تاریخچة سیاسی ناحیة باشت و باوی م ینویسد:
«در سال 1173ق .کریمخان زند ،حکومت نواحی چهاربنیچه و طیبی ،بهمئی
و یوسفی را به هیب تالل هخان باوی ،فرزند مسیحخان ،واگذار کرد .بعد از
وفات هیبتاللهخان ،پسرش محمدتقیخان ،کلانتر ایل شد .بعد از فوت
محمدتقیخان ،فرزندش شری فخان ،کلانتر ایل باشت و باوی شد که در سال
1217ق .صادقخان آقای قاجار ،والی کهگیلویه و بهبهان ،او را نابینا نمود.
بعد از شریفخان ،پسرش اللهکرمخان به کلانتری ناحیة باوی رسید که در
سال 1273ق ،خداکر مخان بویراحمدی با حیله و ترفند سیاسی ،اللهکرمخان و
فرزندش محمدعلیخان را به قتل رسانید و بعد از این واقعه ،ایل باوی را ایل
بویراحمد غارت کرد .بعد از کشت هشدن اللهکرمخان ،پسرش شهبازخان ،کلانتر
باوی شد و بعد از فوت شهبازخان ،حسینقلیخان ،فرزند محمدعلیخان ،پسر
اللهکر مخان به کلانتری باوی رسید (حسین یفسایی .)2/1481 :1378 ،مؤلف
فار سنامه ،ناحیة باشت و باوی را شامل 38قریه م یداند و قری ههای آن را
نام م یبرد (امیرشیخ ،انا ،بیدک ،تکیه ،دولیاری ،ده بزرگ ،شیاس ،گشین ،شیخ
جلیل ،گوهرگان ،نارک ،نیمدور و ،)...به شکل مختصری به مهاجرت طایفة
د هبزرگ به شیراز در سال 1235ق .پرداخته است که محل های در شیراز به نام
د هبزرگ نا مگذاری شده است( »...همان.)2/1481 ،
به نظر میرسد که مهاجرت دهبزرگیها به شیراز ،قبل از سال 1235ق .بوده است .احتمال ًا
طغیان محمدخان بلوچ در دورة افشاریه بوده و برخی از طوایف درگیر و حامی محمدخان از
168