Page 216 - تاریخ، فرهنگ و هنر استان کهکیلویه و بویراحمد
P. 216

‫تاریخ‪،‬فرهنگوهنراستانکهگیلویه وبویراحمد‬

‫آمدند و در آنجا رهگذران را از جاده در م ‌یربودند و مرد ‌م آن نواحی از ایشان رنج بسیار‬
‫دیدند» (اب ‌نخلدون‪ ،1383 ،‬ج‪ .)149 :۳‬اگرچه او به نام قلعه یا به داعی آ ‌نها در این زمان‪،‬‬
‫هی ‌چگونه اشار‌های نکرده است‪ .‬برخی منابع‪ ،‬آغاز فروپاشی حضور اسماعیلیان ناحیة ارجان را به‬
‫قل ‌عوقمع بسیاری از آ ‌نها به دست نیروهای چاولی سقادوا‪ ،‬در سال ‪494‬ق‪ ،.‬در ناحیة بین ارجان‬
‫و رامهرمز دانست ‌هاند که طی حمل ‌‌های‪ 300 ،‬تن از بزرگان و اعیان اسماعیلی کشته شدند و تنها‬
‫سه نفر گریخته‪ ،‬جان سالم به در برده و چارپایان و دارایی آنان‪ ،‬به غنیمت گرفته شد (اب ‌ناثیر‪،‬‬
‫‪ ،1371‬ج‪ .)294 :۱۷‬ظاهراً حتی این کشتار ب ‌یرحمانه‪ ،‬پایان سیطرة اسماعیلیان بر ناحیه اَرجان‬
‫نبوده است‪ ،‬زیرا صاحب جام ‌عالتواریخ‪ ،‬در ذکر ایام جلوس کیابزرگ امید؛ یعنی داعی دوم پس‬
‫از حسن صباح (وفات ‪532‬ق) اشاره م ‌یکند که‪« :‬بزر ‌گامید بفرمود تا بر سعاد ‌تکوه‪ ،‬که پیش‬
‫از این قلا ‌جکوه گفتندی‪ ،‬قلع ‌های بساخت و ذخیره از بنه اَرجان مهیا کردند» (رشیدالدی ‌نفض ‌لالله‪،‬‬
‫‪ .)111 :1381‬این امر نشان م ‌یدهد که اَرجان ب ‌هعنوان منبع اقتصادی برای دولت اسماعیلی‪ ،‬در‬
‫روزگار دومین حاکم اسماعیلی نیز مطرح بوده است و اسماعیلیان هنوز با داشتن قلاع و احتمال ًا‬
‫اعمال قدرت خویش در این ناحیه‪ ،‬قلع ‌ههایی را در اختیار داشت ‌هاند؛ اما نکت ‌های که مورخان‬
‫سد‌ههای میانه از اقدامات اسماعیلیان در ناحیه اَرجان به کرات در کتب خویش ذکر کرد‌هاند‪،‬‬
‫این است که افزو ‌نبر راهزنی در کوره اَرجان‪ ،‬با حمله به شهرهای متعدد آن به ویرانی شهرهای‬
‫اَرجان‪ ،‬بوستان و زیز پرداختند (اب ‌نبلخی‪147 :1384 ،‬؛ گاوبه‪ .)102 :1359 ،‬نکته جالب توجه‬
‫درخصوص اسماعیلیان در کوره اَرجان‪ ،‬آن است که با وجود حضور فعال آ ‌نها در این منطقه‪،‬‬
‫ب ‌هجز اشارات کوتاه به داعی ابوحمزه از هی ‌چیک از شخصی ‌تهای آنان‪ ،‬در منابع تاریخی ذکری‬
‫به میان نیامده است‪ .‬حتی از بزرگانی که شمار ‌‌آ ‌نها به سیصد تن م ‌یرسید و توسط چاولی به‬
‫قتل رسیدند‪ ،‬هیچ آگاهی نداریم‪ .‬با این وجود‪ ،‬در شرح حال بوسعید (ابوسعید ابوالخیر؛ ‪-357‬‬
‫‪440‬ق‪ ).‬در اواخر دورة آ ‌لبویه‪ ،‬از درویشی به نام حمزه سکاک (کاردگر) یاد شده است‪ ،‬که‬
‫پیش ‌هور و از مریدان شیخ بوده است (برتلس‪ .)53 :1346 ،‬پیش ‌هوران با گرایش به دراویش و‬
‫صوفیان مانند قرامطه‪ ،‬سازما ‌نهای پیش ‌هوری را ب ‌هوجو ‌دآورده بودند که همانند دست ‌ههای مسلح‬
‫عیاران در رنج از دس ‌تدادن زمین خود‪ ،‬به شهرها رو نهاده بودند و ازای ‌نرو‪ ،‬حسن صباح‬
‫نیز تبلیغات بسیاری برای تغییر کیش بازاریان و سایر ساکنان شهرها صورت داد (همان‪51 ،‬؛‬
‫کیوانی‪ .)43 :1395 ،‬اینکه حمزه سکاک‪ ،‬همان ابوحمزه اسکاف بوده باشد‪ ،‬دور از ذهن نیست‪.‬‬
‫احتمال م ‌یرود که ابوحمزه اسکافی‪ ،‬پس از ورود به ایران برای امر دعوت به کاردگری پرداخته‬

                                 ‫‪214‬‬
   211   212   213   214   215   216   217   218   219   220   221