Page 41 - فصل دوم-سوابق تاریخی/ استان کردستان
P. 41

‫‪/41‬استان کردستان‬

‫تأیید شاهان ایران به کار خود ادامه میدادند و ظهور صفویه هم خللی در تداوم حاکمیت ایجاد نکرد‪ ،‬گرچه تأیید حکومت‬
‫مرکزی را الزامی کرد‪ .‬از زمان قدرت گرفتن صفویان حدود سه قرن کردستان عرصة نبردهای سلاطین عثمانی و شاهان ایران‬

                                                                              ‫بود (گروه نویسندگان‪.)75 :1367 ،‬‬
‫با ظهور قدرت صفوی در ایران و عثمانی در غرب آن‪ ،‬بهدلایل متعدد ازجمله مناقشات مذهبی طرفین و توسعهطلبی‬
‫سیاسی برخی از حکمرانان‪ ،‬برخورد آن دو قلمرو‪ ،‬اجتنابناپذیر بود‪ .‬اولین برخورد مهم و مؤثر در ساا ‪920‬ه‪.‬ق‪ .‬در‬
‫چالدران اتفاق افتاد و نتیجه آن شکست صفویان بود‪ .‬بهدنباا این شکست بخشهایی از ایلات و عشایر و نواحی ُکردنشین‬
‫ازجمله حصن کی ‪ ،‬ماردین‪ ،‬میافارقین‪ ،‬دیاربکر‪ ،‬کرکوک‪ ،‬اردبیل‪ ،‬نصیبین‪ ،‬دارا‪ ،‬سنجار‪ ،‬ملاطیه‪ ،‬بایزید و شهروز از ایران‬
‫جدا و به عثمانی ملحق شد (همان‪ .)77-76 ،‬در این جدایی‪ ،‬نةش ادریس بدلیسی پررنگ بود‪ .‬بدلیسی که خود از رؤسای‬
‫خاندانهای کُرد مورد مناقشه بود‪ ،‬سلطان سلیم عثمانی را قانع کرد تا به او اجازه دهد امرا و حکام ُکرد را به طرف خود و‬
‫درنهایت به سوی سلطان عثمانی جلب کند‪ .‬او با اجازة سلطان سلیم میان کُردها رفت و با سةید ُمهرهایی که در اختیار داشت‬
‫حکامی را که شاه اسماعیل برکنار کرده بود از نو به مناصب سابق منصوب و استةلاا و حاکمیت شماری از رؤسا را در ازای‬
‫قبوا حُکم و اقتدار عثمانی تأیید کرد (بدلیسی‪ ،1377 ،‬ج‪ .)417 :1.‬بدلیسی با استفاده از این روش و اختیارات خود توانست‬

     ‫رؤسای بیستوپنج عشیره از اکرادِ قوم کرمانج را به تبعیت و حمایت عثمانی درآورد (اسةانةچی پاشازاده‪.)163 :1379 ،‬‬
‫این حوادث سرآغاز جدایی بخش اعظمی از مناطق ُکردنشین ایران بود‪ .‬گرچه در طوا چهارصد ساا بعدی تداوم حکومت‬
‫عثمانی و همعصری با حکومتهای افشاریه‪ ،‬زندیه و قاجار‪ ،‬بیستوچهار جنگ دیگر روی داد و بخشهایی از این مناطق بارها‬
‫دستبهدست شد؛ اما درنهایت بهعنوان بخشی از قلمرو عثمانی در معاهدات بین طرفین‪ ،‬مورد بحث قرار گرفت (امینپور‪:1394 ،‬‬
‫‪ .)11‬در زمان شاه عباس صفوی قدرت صفویان به نهایت انسجام و پایداری رسید‪ ،‬شاه عباس برای حفظ طوای کرد از دستبرد‬
‫ترکان عثمانی و برای سامان دادن به امور غرب ایران‪ ،‬طوایفی چند از آنان (حدود پانزده هزار نفر) را به مرزهای میان خراسان و‬
‫ازبکان کوچ داد (قادری‪ .)49 :1387 ،‬در دورههای ضع صفویان بهویژه از دورة شاه سلطان حسین به بعد‪ ،‬مناطةی از نواحی‬

                          ‫کردنشین ایران ازجمله جوانرود و هرسین به اشغاا ترکهای عثمانی درآمد (بدلیسی‪.)142 :1343 ،‬‬
‫از حوادث مهم تاریخ صفویه مربوط به کردستان‪ ،‬تثبیت خاندان اردلان و به رسمیت شناختن آنان در حاکمیت بود‪ .‬اردلانها‬
‫دستهای از کُردهای ایران بودند که در اوایل دورة صفویه و احتمالاً پیشتر باتوجهبه محل سکونتشان اینگونه نامیده شدهاند‪.‬‬
‫اولیا چلةی سیاح ترک که در ساا ‪1065‬ه‪.‬ق‪ .‬و همزمان با دورة صفوی به ایران سفر کرده بود در سیاحتنامهاش از ُنه ایالت نام‬
‫میبرد که مجموع آنها کردستان را تشکیل داده است‪ .‬این ایالات شامل ارزروم‪ ،‬وان‪ ،‬حکاری‪ ،‬دیاربکر‪ ،‬جزیره‪ ،‬حمادیه‪ ،‬موصل‪،‬‬
‫رواندز و اردلان میشدند (چلبی‪ ،‬به نةل از زارعی‪ .)90 :1392 ،‬اطلاق نام اردلان بهعنوان تمایزی میان کردهای استان کردستان فعلی‬

   ‫با ُکردهای امیرنشین مکری به مرکزیت مهاباد (ساوجبلاغ) و پاشانشین بابان به مرکزیت سلیمانیه بود (زارعی‪.50)27 :1381 ،‬‬
‫منابع تاریخی از قبیل شرفنامه‪ ،‬تاریخ مستوره‪ ،‬سیرالاکراد‪ ،‬تحفة ناصری‪ ،‬زبدهالتواریخ سنندجی‪ ،‬لبالتواریخ و حدیقه‬
‫ناصری‪ ،‬حوادث سیاسی و تحولات اجتماعی و اقتصادی اردلانها را بازتاب دادهاند‪ .‬طبق نظر این مورخان شروع حکومت‬
‫اردلان از دوران چنگیزخان بود و خان مغوا بهجز مناطق تحت حاکمیت اردلان‪ ،‬حکومت مناطق کوی و حریر‪ ،‬شهربازار‪،‬‬

‫‪ .50‬دربارة ظهور اردلانها اختلافنظر وجود دارد؛ گروهی شروع آوازه اردلانها را قبل از صفویه و وجود این خاندان را به قبل از اسلام منتسب کردهاند‪ .‬در یک‬

‫پژوهش جدید چهار دیدگاه مختل دربارة ریشة اولیه و خاستگاه خاندان اردلان بررسی شده و درنهایت نویسنده نتیجه گرفته است که اظهارنظر دربارة آنان نیاز به‬
                                   ‫پژوهش و تحةیق بیشتر دارد (ن‪.‬ک به هادیان‪ ،‬سدههای سروری‪ ،‬نگاهی به تاریخ و جغرافیای کردستان اردلان‪.)41 :1389 ،‬‬
   36   37   38   39   40   41   42   43   44   45   46